10 فیلم مستقل پرفروش تاریخ
اگرچه فیلمهای مستقل معمولا در گیشه به اندازهی فیلمهای بلاکباستری و تبلیغاتی به موفقیت دست پیدا نمیکنند، با این حال بعضی از این فیلمها توانسهاند با درخشش خود در گیشه رکوردشکنی کنند و تبدیل به پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ شوند. میزان فروش در گیشه همیشه یکی از مهمترین معیارهای اندازهگیری میزان موفقیتآمیز بودن یک فیلم بوده است، اما وقتی که یک فیلم مستقل تبدیل به فیلمی پرفروش میشود، اهمیت این معیار چندین برابر میگردد. فیلمهای مستقل معمولا بودجههای محدودتری دارند و مشکلات زیادی بر سر راه تولید آنها قرار میگیرند. فیلمهای این چنینی که توسط فیلمسازهای مستقل ساخته میشوند، به ندرت موفق میشوند تبدیل به فیلمهای پرفروش شوند، با این حال بعضی از این فیلمها توانستهاند تاثیرات فراوانی بر مخاطبان بگذارند و این تاثیرات خودشان را در گیشه و با فروختن بلیت به مخاطبان ثابت کردهاند.
طبق گزارش رتبهبندیای که سال ۲۰۲۴ وبسایت آمارگیری آلمانی استاتیستا منتشر کرده است، پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ سینما، معمولا درامها هستند، اما اگر به لیست منتشر شده دقیقتر شویم در مییابیم که فیلمهای مختلف از ژانرهای مختلف در این لیست دیده میشوند. فیلمهای درامی مانند «رقص کثیف» و «شکسپیر عاشق» ثابت میکنند که اگر یک فیلم مستقل به خوبی ساخته شده باشد و تبدیل به یک موفقیت گیشهای شود، مخاطبان هرگز نمیتوانند بین آنها و فیلمهای دیگر تمایز قائل شوند. در کنار این فیلمهای شناختهشده که به آنها اشاره شد، فیلمهای کمتر شناختهشده مانند فیلم کمدی «فول مانتی» هم به شکلی غیرمنتظره در این لیست حضور دارد.
۱۰. رقص کثیف (Dirty Dancing)
سال تولید: ۱۹۸۷
کارگردان: امیل آردولینو
بازیگران: پاتریک سوویزی، جنیفر گری، جیمز کومس، کلی بیشاپ
امتیاز راتن تومیتوز: ۷۲ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
میزان فروش این فیلم در گیشه با احتساب نرخ تورم، ۵۰۰.۱ میلیون دلار است و این در حالی است که بودجهی این فیلم مستقل فقط ۴.۵ میلیون دلار بوده. تهیهی این فیلم در زمان ساخت برعهدهی یک شرکت فیلمسازی کوچک بوده است و ستارههای اصلی آن بازیگرانی بودند که در آن هنگام هنوز به شهرت نرسیده بودند. بعد از بازی در این فیلم اما سرنوشت بازیگران این فیلم برای همیشه تغییر کرد و حالا دیگر همه نام پاتریک سوویزی و جنیفر گری را میشناختند. «رقص کثیف» شخصیتپردازیهای درخشانی دارد و هنگام روایت داستان خود به بررسی مضامین پیچیدهای میپردازد.
تفاوت طبقات اجتماعی، رشد شخصی و روابط بین فردی از جمله مضامین مهمی هستند که این فیلم به آنها میپردازد. «رقص کثیف» مضامین مورد نظر خود را به شکلی غیرسنتی به مخاطب منتقل میکند. وقتی که این فیلم سال ۱۹۸۷ منتشر شد و تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ گردید، روشهایش برای سینمای بدنهی هالیوود ناآشنا بودند. آهنگها و ترانههای استفاده شده در این فیلم به بخشی جداییناپذیر از آن بدل شدند و نقش مهمی در موفقیت آن ایفا کردند. بعد از اکران، «رقص کثیف» با صحنههای درخشان رقص و دیالوگهای ماندگارش تبدیل به یکی از نقاط عطف فرهنگ عامه شد و حتی امروزه هنوز هم در بسیاری از محصولات فرهنگی، ارجاعات مستقیم و غیرمستقیم به این فیلم داده میشود. تاثیرات این فیلم بر تاریخ سینما را میتوان با توجه به پارودیها و اقتباسهای زیادی که از آن شده است شناسایی کرد.
۹. فول مانتی (The Full Monty)
سال تولید: ۱۹۹۷
کارگردان: پیتر کاتانیو
بازیگران: رابرت کارلایل، مارک ادی، تام ویلکینسون، ویلیام اسنیپ
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
«فول مانتی» یک فیلم کمدی بریتانیایی محصول ۱۹۹۷ از پیتر کاتانیو است. این فیلم توسط شرکت ردویو با بودجهی نسبتا ناچیز تقریبی ۳.۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست با احتساب نرخ تورم بیش از ۵۲۱ میلیون دلار بفروشد. این فیلم مستقل بیش از هرچیز به واسطهی دهان به دهان چرخیدن توانست به این موفقیت غیرمنتظره دست پیدا کند؛ مانند سایر فیلمهای مستقل. فیلمنامهی این فیلم را سیمون بیوفوی نوشته است و برای نوشتن آن توانست نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی شود.
داستان این فیلم حول محور ۶ مرد بیکار در شفیلد میگردد که تصمیم میگیرند برای به دست آوردن پول دست به کاری عجیب و غریب بزنند. این فیلم به خوبی و با حسی سرشار از شوخطبعی به مشکلات و دغدغههای طبقهی کارگر، مردبودن و بسیاری دیگر از مشکلات و پیچیدگیهای اجتماعی جدی اشاره میکند. توصیف این فیلم از سختیهای مردبودن، حقوق پدران، افسردگی و عدم اطمینان یک مرد از تواناییهایش به شکلی بیرحمانه صادقانه است و میتواند به آسانی در دل مخاطبان جای بگیرد. علاوه بر اسکار فیلمنامهنویسی، این فیلم در سه رشتهی دیگر هم نامزد دریافت اسکار شد، اما نتوانست هیچ اسکاری بگیرد. در عوض «فول مانتی» توانست با کنار زدن «تایتانیک» (Titanic) و «محرمانه لس آنجلس» (L. A. Confidential) جایزهی بفتای بهترین فیلم را به دست آورد. کارلایل هم توانست جایزهی بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را از این جشنواره بگیرد.
۸. بیلی جک (Billy Jack)
سال تولید: ۱۹۷۱
کارگردان: تام لافلین
بازیگران: تام لافلین، دلوریس تیلور، ویکتور ایزی، استن رایس
امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۵۰ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
این فیلم با احتساب نرخ تورم توانست در گیشه بیش از ۵۴۴ میلیون دلار بفروشد. «بیلی جک» یک فیلم اکشن و درام مستقل است. «بیلی جک» دومین فیلم از مجموعهای چهار قسمتی است. تهیهکنندگی این فیلم مانند کارگردانیاش برعهدهی تام لافلین بودهاست. لافلین نقش قهرمان اصلی این فیلم را هم ایفا میکند؛ یک مرد آمریکایی نیمه سرخپوست که کهنهسرباز جنگ ویتنام است و برای صلح و عدالت میجنگد. پخش این فیلم و اکران گستردهاش در ابتدا با مشکل مواجه شد و استراتژیهای تیم پخش آن با شکست مواجه گردید. در نهایت اما با تشکر از تبلیغات گستردهی محلی و سالنهای سینمایی که این فیلم را اجاره کردند تا بتوانند پخشش کنند، مخاطبان زیادی توانستند این فیلم را تماشا کنند.
این فیلم در حالی که به مضامین پیچیدهای میپردازد، بسیار خشن است و ماهیتی صاف و ساده دارد؛ خوب در برابر بد. این فیلم داستان بیلی جک را دنبال میکند در حالی که او سعی دارد از بچههای مدرسهی آزادی محافظت کند؛ از جمله دختری که حامله شده است و توسط پدرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته. ضد قهرمان اصلی این فیلم برنارد است؛ پسر یک سیاستمدار فاسد که از اذیت کردن دیگران لذت میبرد. سال ۲۰۱۹ مشخص شد که کوئنتین تارانتینو و برد پیت هنگامی که سعی داشتهاند شخصیت کلیف بوث در «روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) را شکل دهند از لافلین و نقشآفرینی او در این فیلم بهره بردهاند. سه سال بعد فیلمی با عنوان «محاکمهی بیلی جک» (The Trial of Billy Jack) و سه سال بعد از آن فیلمی دیگر با عنوان «بیلی جک به واشنگتن میرود» (Billy Jack Goes to Washington) به عنوان دنبالههایی برای این فیلم منتشر شدند.
۷. شکسپیر عاشق (Shakespeare in Love)
سال تولید: ۱۹۹۹
کارگردان: جان مدن
بازیگران: گوئینت پالترو، جوزف فینز، جفری راش، کالین فرث
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
«شکسپیر عاشق» با احتساب نرخ تورم، چیزی نزدیک به ۵۴۶ میلیون دلار در گیشه فروخت. «شکسپیر عاشق» یک کمدی عاشقانهی تاریخی محصول ۱۹۹۹ است که گوئینت پالترو، جوزف فینز، جفری راش، کالین فرث، بن افلک و جودی دنچ در آن ایفای نقش میکنند. اگرچه استودیوی بزرگی به نام میرامکس یکی از تهیهکنندگان این فیلم بود، اما این فیلم زمانی توسط میرامکس و یونیورسال تولید شد که میرامکس هنوز یک استودیوی مستقل کوچک بود و تحت نظر برادران وینشتاین فعالیت میکرد. بودجهی تقریبا ۲۵ میلیون دلاری این فیلم از بسیاری دیگر از فیلمهایی که مستقل نامیده میشوند بیشتر است و با این حال آن قدر زیاد نیست که بتوان «شکسپیر عاشق» را یک فیلم استودیویی دانست. در خلاصهی این فیلم آمده است:« بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ، ویلیام شکسپیر، جوان، بدون ایده و ورشکسته است، اما با دختر رویاهای خود ملاقات میکند و تحت تاثیر او یکی از شناختهشدهترین نمایشنامههای خود را مینویسد.»
داستان غیرواقعیای که این فیلم از زندگی شکسپیر تعریف میکند و سبک مخصوص روایی آن، باعث شد انقلابی در درامهای تاریخی به پا شود. این فیلم ترکیبی است از داستانهای عاشقانهی کمدی، درام و داستانهای تاریخی که بازیگران آن درخشان هستند. «شکسپیر عاشق» توانست هفت جایزهی اسکار بگیرد؛ از جمله اسکار بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای گوئینت پالترو و بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای جودی دنچ. این فیلم در جوایز بفتا هم خوش درخشید و توانست جایزهی بهترین فیلم را از این جشنواره دریافت کند. «شکسپیر عاشق» سه جایزهی گلدن گلوب را هم با خود به خانه برد؛ بهترین فیلم کمدی یا موزیکال، بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم کمدی یا موزیکال و بهترین فیلمنامه. گوئینت پالترو و تیم بازیگری این فیلم توانستند مهمترین جوایز بازیگری را از انجمن بازیگران آمریکا نیز دریافت کنند.
۶. عروسی یونانی پرریختوپاش من (My Big Fat Greek Wedding)
سال تولید: ۲۰۰۲
کارگردان: جوئل زوئیک
بازیگران: نیا واردالوس، جان کوربت، لینی کازان، مایکل کنستانتین
امتیاز راتن تومیتوز: ۷۶ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
«عروسی یونانی پرریختوپاش من» یک فیلم کمدی و رمانتیک محصول سال ۲۰۰۲ است که توسط نیا واردالوس نوشته شده و او در آن نقش یک زن آمریکایی-یونانی را بازی میکند که دلدادهی یک مرد غیریونانی میشود و تلاش میکند خانوادهی خود را راضی کند که این مرد را به عنوان همسر آیندهی او بپذیرند. بودجهی ساخت این فیلم فقط ۵ میلیون دلار بود، اما با وجود منایع محدودش این فیلم تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ سینما شد و با احتساب نرخ تورم توانست در گیشه بیش از ۵۹۲ میلیون دلار بفروشد. واردالوس برای نوشتن فیلمنامهی این فیلم توانست نامزد دریافت جایزهی اسکار شود. «عروسی یونانی پرریختوپاش من» در دو رشتهی بهترین فیلم کمدی یا موزیکال و بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم کمدی یا موزیکال هم نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد.
داستان این فیلم برداشتی است از تجربیات شخصی خود واردالوس به عنوان یک زن آمریکایی-یونانی. این فیلم داستانی اصیل و منطقی را روایت میکند دربارهی زنی که تلاش میکند با ریشههای خود کنار بیاید. «عروسی یونانی پرریختوپاش من» یک فیلم کمدی-رمانتیک روحیهبخش است که از زاویهای بامزه به فرهنگ یونان نگاه میکند و نشان میدهد که برقرار کردن تعادل بین هویت فرهنگی و زندگی مدرن آمریکایی چقدر سخت است. مضامین این فیلم دربارهی نبرد بین عشق، خانواده و فرهنگ مضامینی جهانشمول هستند که مخاطبان میتوانند به سادگی با آنها ارتباط برقرار کنند. این فیلم به دنبال همین ویژگیاش که میتوانست با مخاطبهای غیریونانی به خوبی مخاطبان یونانی ارتباط برقرار کند توانست تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ سینما شود. ۱۴ سال بعد از قسمت نخست این فیلم، فیلمی دیگر با عنوان «عروسی یونانی پرریختوپاش من ۲» (My Big Fat Greek Wedding 2) منتشر شد و ۷ سال پس از آن قسمت سوم این مجموعه با نام «عروسی یونانی پرریختوپاش من ۳» (My Big Fat Greek Wedding 3) به اکران در آمد.
۵. زیبای آمریکایی (American Beauty)
سال تولید: ۱۹۹۹
کارگردان: سم مندس
بازیگران: کوین اسپیسی، آنت بنینگ، تورا برچ، مینا سوواری
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
«زیبای آمریکایی» یک کمدی-درام تاریک و تلخ است که سم مندس با آن برای نخستین بار نشستن بر روی صندلی کارگردانی در یک فیلم سینمایی را تجربه کرد. کوین اسپیسی در این فیلم نقش مردی را ایفا میکند که وسواسی عجیب و بیمارگونه نسبت به بهترین دوست جوان دختر خود، آنجلا (مینا سوواری) پیدا کرده است. آنت بنینگ در این فیلم نقش همسر مادیگرای این مرد را ایفا میکند و تورا برچ در این فیلم ایفاگر نقش جین، دختر نامطمئن آنها را بازی میکند. وس بنتلی هم در این فیلم مستقل که یکی از پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ سینما است، نقش همسایهی جوان این خانواده را ایفا می کند که عاشق جین شده است.
این فیلم با نگاه متفاوت خود به زندگی در شهرهای حومهای آمریکا و توجه به این نکته که مردم چگونه اعمال اشتباه و فانتزیهای وحشیانهی خود را از دیگران مخفی میکنند، حول محور مفهوم جهانی ناتوانی در انطباق پیداکردن با قواعد اجتماعی میگردد. این فیلم طی آخر هفتهای که به تازگی در آن اکران شده بود، توانست بیش از ۸ میلیون دلار بفروشد و در گیشه مقام سوم را به دست آورد. در ادامهی مسیر اکران خود این فیلم توانست با احتساب نرخ تورم، ۶۴۴.۹۳ میلیون دلار بفروشد که با توجه به بودجهی ۱۵ میلیون دلاریاش قابل توجه است. «زیبای آمریکایی» در ۸ رشته نامزد اسکار شد و توانست ۵ مجسمهی طلایی را به خانه ببرد؛ بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین تصویربرداری و بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی. ۶ جایزهی بفتا و ۳ جایزهی گلدن گلوب از دیگر افتخاراتی بودند که «زیبای آمریکایی» توانست به آنها دست پیدا کند.
۴. هفت (Se7en)
سال تولید: ۱۹۹۵
کارگردان: دیوید فینچر
بازیگران: برد پیت، مورگان فریمن، گوئینت پالترو، کوین اسپیسی
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
«هفت» یک فیلم جنایی و دلهرهآور است که برد پیت و مورگان فریمن در آن نقش دو افسر پلیس را ایفا میکنند که در تعقیب یک قاتل سریالی هستند. این قاتل سریالی قتلهای خود را بر اساس هفت گناه کبیره مرتکب میشود. شخصیت برد پیت، دیوید میلز، به تازگی به این شهر نقل مکان کرده است و در مسیر پیدا کردن این قاتل سریالی با ویلیام سامرست (مورگان فریمن) که یک هفته با بازنشستگیاش فاصله دارد همتیمی شده است. «هفت» که فیلمی است از دیوید فینچر، با وجود محتوای خشونتآمیز خود توانست تبدیل به هفتمین فیلم پرفروش سال شود.
یکی از نقاط قوت این فیلم فیلمنامهی آن بود؛ فیلمنامهای که اندرو واکر سالها پیش از تولید «هفت» آن را کامل کرده بود. تهیهکنندههای اجرایی شرکتهای فیلمسازی بزرگ نسبت به پایانبندی فیلمنامهی واکر ابراز نگرانی کرده بودند و قبول نکرده بودند آن را به فیلم تبدیل کنند. وقتی که فینچر این فیلمنامه را خواند کارگردانی آن را پذیرفت و متعهد شد که پایانبندی آن را همانطور که در فیلمنامه نوشته شده است به تصویر بکشاند. «هفت» با بودجهی ۳۴ میلیون دلاری ساخته شد و با احتساب نرخ تورم، ۶۹۰.۹۵ میلیون دلار در گیشه فروخت. «هفت» در رشتهی تدوین نامزد دریافت اسکار شد و واکر برای فیلمنامهی این فیلم توانست نامزد دریافت جایزهی بفتا شود.
۳. دیوانه از قفس پرید (One Flew Over the Cuckoo’s Nest)
سال تولید: ۱۹۷۵
کارگردان: میلوش فورمن
بازیگران: جک نیکلسون، ویلیام ردفیلد، لوئیز فلچر، ویل سمپسون
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
«دیوانه از قفس پرید» یک درام روانشناختی محصول ۱۹۷۵ به کارگردانی میلوش فورمن است. در این فیلم جک نیکلسون نقش رندال مکمورفی را ایفا می کند؛ یک بیمار جدید در یک مجموعهی روانی که برای گریختن از محکوم شدن و زندان به دنبال انجام اعمال مجرمانه خودش را به دیوانگی زده است. لوئیز فلچر در این فیلم نقش پرستار راچد را ایفا میکند؛ زنی دگرآزار که رندال را به خاطر ذات انقلابیاش تنبیه میکند. ویل سمپسون و دنی دویتو از دیگر بازیگران این فیلم هستند. نقشآفرینی درخشان جک نیکلسون و لوئیز فلچر توانست منتقدان و مخاطبان این فیلم را تحت تاثیر قرار دهد و میلوش فورمن با این روایت خارق العادهی خود توانست نامش را در تاریخ سینما ماندگار کند.
از «دیوانه از قفس پرید» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما یاد میشود. این فیلم دومین فیلم تاریخ سینما است که توانست پنج جایزهی بزرگ جشنوارهی جوایز اسکار را به دست آورد. این فیلم را سال زائنتز و مایکل داگلاس تحت عنوان شرکت فانتزی فیلمز تهیه کردند؛ شرکتی که جایزهی بهترین فیلم را از چهل و هشتمین دورهی جوایز اسکار دریافت کرد. این فیلم با بودجهی ناچیز ۴ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه با احتساب نرخ تورم، ۷۳۶.۷۸ میلیون دلار بفروشد. این فیلم علاوه بر اسکار بهترین فیلم، توانست چهار اسکار دیگر در رشتههای بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین بازیگر نقش اصلی زن و بهترین فیلمنامهی اقتباسی را به دست آورد. ۶ جایزهی بفتا و ۶ جایزهی گلدن گلوب از دیگر دستآوردهای این فیلم بودند.
۲. فارغالتحصیل (The Graduate)
سال تولید: ۱۹۶۷
کارگردان: مایک نیکولز
بازیگران: داستین هافمن، آن بنکرافت، کاترین راس، ویلیام دنیلز
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
«فارغالتحصیل» یک درام عاشقانه-کمدی است که شرکت امبسی پیکچرز آن را تهیه کرد؛ شرکتی که زمان اکران این فیلم مستقل بود. حرکات دوربین خلاقانهی کارگردان این فیلم، مایک نیکولز و تکنیکهای تدوینی که در این فیلم به کار رفتهاند باعث شد که «فارغالتحصیل» فیلمی ساختارشکن باشد که مانند سایر آثار سینمای بدنهی هالیوود نیست. داستان جذاب این فیلم که بسیاری از جوانهای دههی ۱۹۶۰ آمریکا میتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند یکی دیگر از عوامل موفقیت آن بود. در این فیلم داستین هافمن که در آن زمان خیلی شناخته شده نبود نقش جوانی سردرگم به نام بنجامین براداک را ایفا میکند که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده است. این فیلم در هنگام اکران توانست نظر مثبت منتقدان را جذب کند و بعدتر تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینما شد.
یکی از به یادماندنیترین جنبههای این فیلم، ترانههایی است که در آن به کار رفتهاند. آهنگهایی که پیش از ساخته شدن این فیلم وجود داشتند، بعد از مورد استفاده قرار گرفتن در این فیلم تبدیل به آهنگهایی ماندگار شدند که تا همیشه با «فارغالتحصیل» ارتباط دارند و مخاطبین بینالمللی این فیلم میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. بسیاری از صحنههای این فیلم مورد توجه فرهنگ عامه قرار گرفتند. صحنهای که در آن بنجامین براداک توسط خانوم رابینسون اغوا میشود، یکی از صحنههای ماندگار تاریخ سینما است که فیلمسازان زیادی دفعات بیشماری مخاطبان خود را به آن ارجاع دادهاند. این فیلم در ۷ رشته نامزد اسکار شد و مایک نیکولز توانست اسکار بهترین کارگردانی را به دست آورد. در جشنوارهی جوایز بفتا، این فیلم موفقتر بود و توانست ۵ جایزه از ۷ جایزهای که برای آنها نامزد شده بود را با خود به خانه ببرد. گلدن گلوب هم این فیلم را در ۷ رشته نامزد جایزه کرد که «فارغالتحصیل» توانست ۵ جایزه را به دست آورد. این فیلم با بودجهی ناچیز ۳ میلیون دلاری ساخته شد و با احتساب نرخ تورم در گیشه ۷۸۴.۳۶ میلیون دلار فروخت.
۱. مصائب مسیح (The Passion of the Christ)
سال تولید: ۲۰۰۴
کارگردان: مل گیبسون
بازیگران: جیم کاویزل، مایا مورگنشترن، مونیکا بلوچی، هریستو ژیوکوف
امتیاز راتن تومیتوز: ۴۹ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۴۷ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
«مصائب مسیح» یک درام تاریخی مستقل است که کارگردان آن، مل گیبسون، آن را تهیه هم کرده است و به همین واسطه توانسته است در آن آزادی عمل کمنظیری داشته باشد. شرکت فیلمسازی گیبسون، آیکون پروداکشن، تقریبا ۳۰ میلیون دلار صرف ساختن این فیلم کرد و این فیلم توانست در گیشه با احتساب نرخ تورم، ۹۱۷.۹۴ میلیون دلار بفروشد. این فیلم داستان ۱۲ ساعت آخر زندگی مسیح را روایت میکند. توصیفات بصریای که گیبسون از به صلیب کشیده شدن مسیح ارائه داده است، باعث بحثهای زیادی شد و بسیاری از منتقدان این فیلم را غیردقیق خواندند.
گیبسون هنگام ساخت این فیلم خطرهای زیادی کرد؛ یکی از این خطرها استفاده از زبان آرامی، لاتین و هبرو و استفاده از زیرنویس انگلیسی بود. پرترهی خشونتآمیزی که این فیلم از وقایع ۱۲ ساعت آخر زندگی مسیح ارائه داد و چگونگی به نمایش درآوردن شخصیتهای یهودی موجب سر گرفتن بحثهای گستردهای شد. با این حال «مصائب مسیح» یکی از پرفروشترین فیلمهای مستقل تاریخ است. این فیلم در ۳ رشته نامزد اسکار شد، اما نتوانست هیچ جایزهای از این جشنواره بگیرد. سال ۲۰۰۶، مجلهی اینترتینمت ویکلی، «مصائب مسیح» را بحثبرانگیزترین فیلم تاریخ دانست.