دلیل شکست خوردن لایو اکشنهای اقتباسشده از انیمهها چیست؟
دنیای انیمه آنقدر گسترده و متنوع است که هرکس با هر سلیقهای میتواند علاقهمندی خود را در آنها پیدا کند؛ از انیمههای کلاسیک مانند «آکیرا» (Akira) گرفته تا سریالهای مدرن مانند «شیطانکش» (Demon Slaye). با وجود شروع آهسته، محبوبیت انیمهها در جهان نه تنها به دلیل سبک انیمیشن منحصر به فرد، بلکه عمدتاً به دلیل نحوهی داستانسرایی، با سرعت درحال افزایش است. شخصیتهای پیچیده، داستانهای غنی، روابط طنزآمیز و دوستداشتنی و پیامهای داستانی فراموشنشدنی از دلایل محبوبیت انیمهها است.طبق آنچه گفته شد میتوان انتظار داشت که اقتباس از داستانهای پیچیدهی انیمه برای فیلمهای لایواکشن دشوار باشد.
به نظر میرسد نشان دادن عمق وحشت بدنی انیمههایی مانند «انگل» (Parasyte) در هر مدیای دیگر، یا بازسازی شخصیتهای منحصر به فرد و تاثیرگذار مانند جوسوکه هیگاشیکاتا (جوجو) از انیمهی «ماجراهای عجیب و غریب جوجو» (JoJo’s Bizarre Adventure) با انسانهای واقعی هرگز امکانپذیر نباشد. اگر بتوان لایواکشنهای موفقی از انیمهها ساخت، اثری قابلتوجهی بر مخاطبان خواهد گذاشت. اما دلایل زیادی وجود دارد که باعث شود ساخت این نوع اقتباس اشتباه پیش برود و همین دلیلی است که طرفداران پروپاقرص انیمه معمولا اشتیاقی برای دیدن انیمههای موردعلاقهی خود در قالب لایواکشن ندارند.
پس از اکران چند فیلم اقتباسی بحثبرانگیز و ناموفق در کنار استثناهای موفق و بزرگ این زمینه، شاید بتوان دلایلی برای عدم موفقیت لایواکشنهای اقتباسی از انیمهها بیان کرد.
تاریخچه مختصری از انیمه
سبک انیمیشن معروف به «انیمه» در ابتدا در ژاپن توسعه یافت و برای بازار و مخاطب ژاپنی ساخته میشد. درست است که برخی از انیمههای سریالی مخصوص کودکان به دهه ۱۹۳۰ باز میگردند، اما ساخت انیمههای مدرنی که امروزه میشناسیم از سال ۱۹۵۶ شروع شده است و به لطف پدرخواندهی مانگا، اوسامو تزوکا، عناوینی مانند «پسرفضایی» (Astro Boy) و «مسابقه سرعت» (Speed Racer) در خارج از کشور عملاً یک شبه به محبوبیتی باورنکردنی رسیدند.
در دههی ۷۰ و ۸۰، دنیای انیمه شاهد ظهور فیلمهای استودیو گیبلی بود که توانستند در بسیاری از تورنمنتهای جهانی سینمایی جایزه دریافت کنند. دههی ۹۰ که با فراگیری اینترنت و دیویدیها همراه بود باعث شد راه رشد، شناخت و محبوبیت انیمه در جهارن هموارتر از گذشته شود. حالا دیگر انیمهها نه تنها در برنامههای کودک کشورهای مختلف به وفور دیده میشد، بلکه مخاطبان بالغ هم روز خود را با تماشای «نئون جنسیس اونگلیون» (Neon Genesis Evangelion) به پایان میبردند. در دهه ۲۰۰۰ با سر رسیدن رکود پس از ترکیدن حباب اقتصادی ژاپن، علارقم کاهش تولید بسیاری از شرکتهای تولیدی، شاهد شروع مجموعههای انیمهای محبوبی مانند «ناروتو» (Naruto)، «وان پیس» (One Piece) و «بلیچ» (Bleach) بودیم. از آن زمان به بعد انیمه و فرهنگ اوتاکو همچنان درحال پیشرفت و تکامل است.
پخش بسیاری از انیمههای نامبرده شده برای چندین دهه و در قالب چندین فصل ادامه داشته و علاوه بر آن برای هرکدام چند ریبوت و انیمه سینمایی هم ساخته شده. فرآیند ساخت اقتباسی از چنین سریالهایی با خط داستانی منسجم، روندی سخت و تخصصی است و طرفداران هم نسبت به داستانها و شخصیتهایی که چندین سال است با آن زندگی کردهاند، بسیار حساس هستند. به همین دلیل هم معمولاً خبر ساخت اقتباس از برخی انیمهها، پرسشها و نگرانیهایی برای عاشقان این انیمهها بوجود میآورد.
اقتباسهای موفق و ناموفق ساختهشده از انیمهها
اقتباس از یک لایت رمان یا مجموعه مانگا در قالب انیمه یک چیز است و آوردن آنها به دنیای لایواکشن چیزی کاملاً متفاوت. شکست تلاشهای اولیه فیلمسازان آمریکایی در اقتباس از مجموعههایی مانند «دراگنبال: تکامل» (Dragonball: Evolution) به مخاطبان نشان داد که تهیهکنندگان و فیلمنامهنویسان هالیوودی بیشتر به دنبال استفادهی مالی از این عناوین محبوب هستند تا تولید محصول هنری ارزشمند. «مسابقهی سرعت» ممکن است در آن زمان در نحوهی روایت خود شکست خورده باشد، اما اکنون به عنوان فیلمی کالت کلاسیک شناخته میشود.
ناراحتی و نفرت افسارگسیختهی مخاطبان در زمینهی اقتباسهای لایواکشن از انیمه اکنون متمرکز بر نتفلیکس است. در سال ۲۰۲۲، اکثر اقتباسهای ساخت نتفلیکس مجموعهای نه چندان خوب از لایواکشنهای انیمهای بود. اقتباس سال ۲۰۱۸ از انیمهی «بلیچ» میتوانست یکی از فیلمهایی باشد که بتوان از آن به عنوان نمونهای موفق از اقتباسهای لایو اکشن یاد کرد، اما به چند دلیل ساده انتظارات را براورده نکرد. یکی از مهمترین این دلایل هم این بود که در اقتباس سعی شده بود تمام دنیاسازی و شخصیتپردازی که انیمه در یک فصل تمام انجام داده بود و در روند داستان هم بسیار ضروری بود، در ۱۰۰ دقیقه خلاصه کند. لایواکشن انیمه «کیمیاگر تمام فلزی» (Fullmetal Alchemist) در سال ۲۰۱۷ هم با وجود CGI و بازیگران فوقالعاده با همین مشکل روبهرو شد و نتوانست چندان موفق باشد. به دلیل همین نپرداختن به دنیاسازی بود که این اقتباس باوجود اینکه برای طرفداران سریال که تا با آن آشنایی داشتند جذاب بود، بینندگان عادی از هیچ چیز سردرنیاوردند.
موضوع دیگری که در اقتباسهای لایواکشن هالیوود دردسرساز است، انتخاب بازیگران سفید پوست است. در سال ۲۰۱۷ اقتباس «شبح درون پوسته» (Ghost in the Shell) با بازی اسکارلت جوهانسون به دلیل عدم استفاده از بازیگر آسیایی برای نقش اصلی جنجال برانگیز شد. علاوه بر این، نتفلیکس در اقتباس انیمهی «دفترچهی مرگ» (Death Note) در همان سال، نه تنها بازیگران اصلی را سفیدپوست انتخاب کرد، بلکه داستان بهجای ژاپن در سیاتل اتفاق افتاد. از دیگر نقدهای وارد شده به این دو اقتباس تغییر داستانهای عمیق دو اثر اصلی به داستانهایی سطحی و احساس برانگیز بود.
در نقطه مقابل، فیلمهای لایواکشنی هم ساخته شدند که ارزشمند بودند و طرفداران نیز به آنها پناه بردند. فیلم «کلاس آدمکشی» (Classroom Assassination) که در سال ۲۰۱۵ ساخته شد، به دلیل نزدیکی استثنایی به سریال و جلوههای بصری فوقالعاده برای واقعی نشان دادن داستان بسیار مورد توجه قرار گرفت. «آلیتا: فرشتهی جنگ» (Alita: Battle Angel) نه تنها به خاطر جلوههای بصری خیرهکنندهاش، بلکه برای رویکردی ساده به خط داستانی اصلی که برای طرفداران قدیمی انیمه و عاشقان داستانهای علمی-تخیلی جذاب است، ستایش میشود. علاوه بر این، سایر اقتباسهای لایواکشن انیمه «دفترچهی مرگ» مانند سریالی که در سال ۲۰۰۶ ساخته شد به دلیل دقیقتر بودن و وفاداری بیشتر به منبع اصلی خود، محبوبتر هستند.
لایواکشنهایی درحال ساخت از انیمهها
پس از استقبال از لایواکشن انیمه «کیمیاگر تمام فلزی»، سازندگان این فیلم تصمیم به ساخت دو فیلم دیگر برای جمع بندی داستان گرفتند. همچنین نتفلیکس تصمیم دارد به «دفترچهی مرگ» برگردد و اینبار پروژه را به برادران دافر واگذار کند. علیرغم استقبال نهچندان مناسب از لایواکشنها، شرکتهای تولید و فیلمنامهنویسان همچنان خطر میکنند تا بتوانند عناوین انیمههای محبوب را به گونهای که ممکن است مورد پسند طرفداران قرار بگیرد، بازسازی کنند.
در سال ۲۰۲۳ همچنین باید منتظر اقتباس نتفلیکس از انیمه «یو یو هاکوشو» (Yu Yu Hakusho) باشیم. شینسوکه ساتو کارگردان سریالهای محبوب «آلیس در سرزمین مرزی» (Alice in Borderland) و «گانتز» (Gantz) برای کارگردانی اقتباس «مدرسهی قهرمانانهی من» (My Hero Academia) انتخاب شده. اقتباس از «مرد تکمشتی» (One Punch Man) ممکن است پروژه بزرگ بعدی سونی باشد و ایچیرو اودا هم قرارداد ساخت اقتباس از «وان پیس» را به یک شرط امضا کرده است: به دوستداران و طرفدارانی که ۲۰ سال از سریال حمایت کردهاند وفادار بماند. با همهی اینها برخی از این عناوین برای آورده شدن بر پردهی نقرهای آنقدر پیچیده و گسترده هستند که طرفداران تا لحظهی اکران باید دلهرهی زیادی را تحمل کنند.