تلاش چینی ها برای تبدیل شدن به ابرقدرت توسط بازار تراشه
اگرچه چین سرمایهگذاریهای زیادی برای کنترل بازار تراشه داشته، ولی هنوز نتوانسته این بازار را تحت سیطره بگیرد و به ابرقدرت دنیا تبدیل شود.
پکن خشمگین است. رهبر چین میداند که دارد رقابت بر سر آینده دنیای فناوری را واگذار میکند، رقابتی که میتواند اهمیت زیادی در تعیین جایگاه این کشور در میان قدرتهای جهانی داشته باشد. از سوی دیگر، واشنگتن هم تمام توان خود را گذاشته تا سرعت پیشرفتهای رقیب خود را آهسته کند.
تراشههای نیمهرسانا مغزهای کوچکی هستند که جهان فناوری را کنترل میکنند. این تراشهها آنقدر پیچیدهاند که هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند آنها را تولید کند. در قدیم این مسئله اتفاق خوبی بود. دولتها میدانستند که فناوری نوعی «بازی مجموع صفر» نیست و نوآوری در یک نقطه از جهان میتواند به پیشرفت کل دنیا کمک کند. این تفکر موجب پایداری شد؛ همه میدانستند تهاجم به هر بخشی از زنجیره تامین میتواند جهان را با وقفهای نگرانکننده مواجه شد.
ولی حالا که جنگ سرد چین و آمریکا در دنیای فناوری بالا گرفته، همه چیز تغییر کرده است. در این جنگ، تراشه سلاح است. چین در دهههای اخیر میلیاردها دلار صرف کمک به تراشهسازان کرده و این شرایط در دوره ریاست جمهوری «شی جینپینگ» شدیدتر هم شده است. ولی توسعه دیگر دیده نمیشود.
یکی از بزرگترین تراشهسازان چین به نام Tsinghua Unigroup حالا ورشکست شده است. افرادی که این صنعت را اداره میکردند، درگیر چرخه فساد شدهاند. و آمریکا قصد کرده که مانع از دسترسی چین به فناوریهای بنیادی در زمینه تولید تراشه شود.
«پل تریولو»، متخصص نیمهرساناها و مشاور شرکت Albright Stonebridge Group میگوید: «برنامه توسعه تراشه در چین ملغمهای از همه چیز بوده است. موضوع پول نیست. چین در حال حاضر در حوزه فناوری لبریز از پول است، اما باید افراد درست و مشتریانی داشته باشید که به شما اعتماد دارند. اینها خریدنی نیستند.»
پکن میداند که کنترل تولید تراشههای پیشرفته نه تنها موجب ترقی اقتصاد این کشور میشود، بلکه جایگاه ژئوپولتیکی آنها را تقویت میکند. نیمهرساناها و فناوریهایی که از آنها به وجود میآیند، برای شی جینپینگ صحنه اصلی مبارزه در مقابل قدرتهای جهانی است.
آمریکا میداند که اگر به چین اجازه کنترل تولید تراشههای پیشرفته را بدهد، پکن به ابرقدرت اول جهان تبدیل خواهد شد. «لیلند میلر»، موسس شرکت تحقیقاتی China Beige Book میگوید هرچند واشنگتن تا حدی جلوی چین را گرفته، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که آمریکا برتری خود را حفظ کند.
بازار تراشه در اوج جهانیشدن
تراشههای نیمهرسانا تنها در فناوریهای امروزی موثر نیستند، این ابزارهای کوچک برای ورود به عصر جدید نوآوریها از جمله رایانش کوانتومی و هوش مصنوعی اهمیت دارند. در حال حاضر تراشهها از طریق ایده جهانیشدن (Globalization) و بازار آزاد با کمک اجزای مختلفی که هر کدام از یک نقطه از دنیا میآیند، ساخته میشوند.
ولی برخی از این نقاط مهمتر، حساستر و جذابترند. طراحی و تولید پیشرفتهترین تراشهها نیازمند دانشی فوق تخصصی است. دستگاهها و کارخانههایی که این تراشهها را میسازند با سرمایهگذاریهای چندین میلیارد دلاری به این نقطه رسیدهاند.
اکثر این تراشههای پیشرفته توسط شرکتهای آمریکایی تهیه و در تایوان و کره جنوبی تولید میشوند. گزارشی از شرکت Boston Consulting Group در سال 2021 میگفت تایوان 92 درصد از تمام تراشههای 10 نانومتری یا کوچکتر را تولید میکند و 8 درصد مابقی سهم کره جنوبی است. شرکت تولیدکننده نیمهرساناهای تایوان یا TSMC قرار است تا پایان سال جاری میلادی تولید تراشههای 3 نانومتری را آغاز کند. سامسونگ در کره جنوبی همین حالا تولید این تراشههای 3 نانومتری را آغاز کرده و اینتل در آمریکا هم خیلی عقبتر رقبا نیست.
شرکت بینالمللی تولیدکننده نیمهرساناهای چین یا SMIC هم مدعی ساخت تراشههای 7 نانومتری شده، ولی تحلیلگران هنوز این محصولات را ندیدهاند. سامسونگ و TSMC چهار سال پیش به فناوری 7 نانومتری رسیده بودند. متخصصان میگویند تقریبا محال است که چین بدون اعتماد و همکاری با بقیه دنیا – بهویژه با آمریکا و متحدان شرقی این کشور – به دستاورد بزرگی در زمینه تولید تراشه برسد.
چرا چین به تراشههای پیشرفته نیاز دارد؟
اقتصاد چین بزرگ است اما ثروتمند نیست. سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 2021 پایینتر از کشورهای آنتیگوآ و باربودا و بالاتر از تایلند بود. پکن بیش از یک دهه تلاش کرد اقتصادش را از طریق توسعه زیرساختهای بدهی-محور گسترش دهد، اما این راهبرد چندان موثر نبوده است. پس آنها برای اجتناب از قرار گرفتن در «دام درآمد متوسط» باید شروع به توسعه تجارتهای پرارزش کنند.
شی جینپینگ تمرکز آینده چین را بر طرحهای توسعه صنعتی از طریق حمایت دولتی و در صدر آنها طرح Made in China 2025 گذاشته است. و با پول از این ایدهها پشتیبانی کرده است. از زمانی که او در سال 2012 به قدرت رسیده، این کشور بیش از 100 میلیارد دلار در زمینه توسعه تراشه سرمایهگذاری کرده است. با این حال، خروجی این تلاشها چندان درخشان نبوده است.
این پولها به برندهای مد یا شرکتهای ساخت و سازی اهدا شد که یک شبه تراشهساز شدند تا ثروتمند شوند. دولت دهها میلیارد دلار به «ژائو ویگو»، مدیرعامل Tsinghua Unigroup داد، اما حالا گفته میشود که او همه این سرمایهها را به باد داده و به همین خاطر تحت بازرسی قرار گرفته است.
طرح «ساخت چین 2025» هدفگذاری کرده تا 70 درصد از نیاز این کشور به تراشهها را بهصورت داخلی برطرف کند. اما رسانههای دولتی میگویند چین در سال 2019 فقط 30 درصد از نیاز تراشههای خودش را تامین کرده است. به باور شرکت IC Insights این رقم در سال 2020 حتی کمتر شده و به 16 درصد رسیده است.
تراشهها همچنین نقش مهمی در مدرنسازی ارتش چین ایفا میکنند. همه تجهیزات نظامی چین نیازمند تراشههای پیشرفته نیستند، ولی واضح است که پکن میداند تولید این تراشهها در درگیریهای آینده میتواند سرنوشتساز باشد. پیشتر کمیسیونی در کنگره آمریکا اذعان کرده بود که اگرچه پکن در زمینه تولید این تراشهها عقب است، اما باید پیشرفتهای آنها را جدی گرفت و اگر اقدام اساسی صورت نگیرد، این کشور میتواند آمریکا را کنار بزند.
یک آمریکای عصبانی
دو سال پیش، شی گفت چون جهان در حال تجربه تغییرات شگرفی است که تاکنون در طول یک قرن دیده نشده، آنها باید سرعت پیشرفتهای خود در زمینه فناوری، ارتش و اقتصاد را افزایش دهند. حالا آمریکا بالاخره متوجه رویکرد شی در زمینه توسعه فناوری شده و نه تنها آن را به عنوان یک چالش اقتصادی در نظر گرفته، بلکه آن را یک تهدید امنیتی میداند.
در دوره ریاست جمهوری ترامپ، سازمانهای مختلف فدرال سعی کردند دسترسی شرکتهای فناوری چین به کسب و کارهای آمریکایی را قطع کنند. واضحترین نمود این تصمیم در تحریم سال 2019 هواوی دیده شد؛ جایی که وزارت دادگستری آمریکا این شرکت را به همکاری با کره شمالی و نقض تحریمها متهم کرد. در نتیجه، واشنگتن این شرکت را از دسترسی به تراشههای پیشرفته و فناوریهای آمریکایی منع کرد. حالا هواوی به زانو درآمده و مدیرعامل آن اعلام کرده که هدفشان در دو سال آینده صرفا حفظ بقای خود خواهد بود.
با این حال، تنبیه هواوی و کنار گذاشتن چین از رقابت در حوزه نیمهرساناها بدون تایوان ممکن نبود. آمریکا تایوان را به عنوان بخشی از چین به رسمیت نشناخته است. واشنگتن میگوید هرگونه حمله از سوی پکن به این جزیره محکوم است، اما به لحاظ فنی قبول دارد که تایوان بخشی از چین است.
تایوان صنعت تراشهسازی خود را به عنوان یک مکانیزم دفاعی به وجود آورد. کارخانههای پیشرفته این کشور نوعی سپر سیلیکونی محسوب میشوند که جلوی حمله چین به این جزیره را میگیرند. چین بزرگترین واردکننده تراشه در دنیاست و در صورتی که این کارخانهها به هر دلیلی غیرفعال شوند، دنیا دچار مشکل خواهد شد. ولی در طول دهههای آتی، ایدهی بازپسگیری تایوان برای چین جدیتر میشود و با قدرتمندتر شدن ارتش چین، احتمالا این سپر مورد آزمایش قرار خواهد گرفت.
آمریکا اخیرا پیشنهاد تشکیل یک کنسرسیوم جهانی متشکل از ایالات متحده، ژاپن، کره جنوبی و تایوان به نام «تراشه 4» را داد. تلویزیون دولتی چین این اقدام را انحصارطلبانه و تبعیضآمیز معرفی کرد و گفت این حرکت میتواند بازارهای جهانی را تکهتکه کند. با این حال، یک دیپلمات سابق آمریکایی میگوید بعید به نظر میرسد که کره جنوبی و تایوان با همکاری با آمریکا، بازار مشتریان خود در چین را به خطر بیندازند.
ایالات متحده برای پیشبرد اهدافش به متحدان اروپایی هم روی آورده است. این کشور شرکت هلندی ASML را که دستگاههایی برای لیتوگرافی میسازد، از فروش تجهیزات به تراشهسازان چینی منع کرده است.
این کشور البته از خود چین هم الگوبرداریهایی داشته است. واشنگتن در ماه ژوئن با تصویر لایحه CHIPS متعهد شد که 250 میلیارد دلار در زمینه احیای صنعت نیمهرساناها سرمایهگذاری کند. این سرمایهگذاری شاید بتواند آمریکا را از چین جلوتر نگه دارد، اما واشنگتن برای مقابله با جاهطلبیهای پکن باید بر بازار آزاد و همکاریهای بینالمللی خود اتکا کند. حفظ برتری آمریکا در بازار کار سختی است، چون بسیاری از شرکتهای زنجیره تامین و کارخانههای تولید تراشه در شرق آسیا قرار گرفتهاند.
چالش ایالات متحده این است که در زمینه نوآوری به جای این که به دنبال واکنش نشان دادن به رقبا باشد، خودش پیشگام شود. این کشور باید به جای تلاش برای مقابله با تکتک اقدامات چین، به سیاستهایی روی بیاورد که آمریکا و متحدانش را در مرکز صنعت نیمهرساناها قرار میدهند.
برندگان استراحت نمیکنند
جهان در حال روی برگرداندن از چین است و تمام این تصمیمات به مسائل ژئوپولتیک محدود نمیشود. راهبرد «کووید صفر» تردیدهای زیادی را در اقتصاد جهانی به وجود آورد. شی به شکل فزایندهای در حال کنترل اقتصاد است و به شرکتهای خارجی فشار میآورد تا طبق میل او عمل کنند.
شرکتهایی مثل اپل و هوندا در حال تلاش برای خروج بخشی از زنجیره تامین خود از چین و مهاجرت به کشورهایی مثل ویتنام هستند. خیلی از شرکتها هم سعی دارند کارخانههای خود را به آمریکا برگرداند. برای مثال، اینتل مشغول ساخت کارخانهای برای تولید تراشه در اوهایو و آریزوناست.
با این همه، پکن را به ویژه در بحث فناوری نباید دستکم گرفت. در دهه 1960 و 1970 وقتی چین فقیر بود، دانشمندان دولتی یک بمب هیدروژنی، یک بمب هستهای و یک ماهواره فضایی ساختند. چینیها از این دستاوردها به خوشی یاد میکنند و آنها را نماد توانایی این کشور در دستیابی به پیشرفتهایی دور از دسترس میدانند.
شی جینپینگ با همین روحیه در حال تلاش برای پیش بردن برنامه تولید تراشه است. البته او چاره دیگری ندارد. شکست در رقابت نیمهرساناها به معنای این است که پکن همیشه باید محتاج قدرتهای جهانی باشد تا تجهیزات مورد نیازش را تامین کند. ولی شی کسی نیست که حاضر به پذیرش چنین چیزی باشد.